خوشه ای از خرمن سورة قدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
سخن از شب قدر است. با حال و هوای شورانگیز، غیر قابل وصف و عجیب. اگر به محتوای سوره قدر با تعابیر خاص آن نگاهی بیاندازیم، شاید چیزی جز حیرت و سرگردانی بر ما افزوده نشود. و به حق هم کسی چه می داند چه اتفاقی می افتد؟!
از عظمت این شب همین که قرآن در آن نازل شده است. (إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾)
حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض کرد: خدایا مقام قربت را خواهانم. پاسخ آمد: قرب من، در بیداری شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است.
گفت: خدایا، جواز عبور از صراط می خواهم. پاسخ آمد: رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.
عرض کرد: خدایا بهشت و نعمت های آن را می طلبم. پاسخ آمد: دستیابی به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.
و در پایان گفت: خدایا رضای تو را می طلبم. پاسخ آمد: کسی مشمول رضای من است که در شب قدر، نماز بگذارد.[1]
هر مسلمانی که اندک اطلاع قرآنی داشته باشد، می داند که چه تعابیر شگرف و عجیبی در این خصوص آمده است. که از درک بشریت خارج است. (وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾) و به همین دلیل، عده ای که تحمل پذیرش حق را ندارند و در دلشان شک و تردید در دین است، انکار می کنند اثرات و ارزش معنویت این شب را. و نه فقط این شب که گاهی عده ای از کسانی که دین را نمی فهمند و ارتباط ندارند، به تمسخر مومنین می پردازند. که خداوند در شرح حال آنان می فرماید:
وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ
و چون با اهل ایمان ملاقات کنند گویند: ما (نیز همانند شما) ایمان آوردهایم. ولى هرگاه با (همفکران) شیطان صفت خود خلوت کنند، مىگویند: ما با شما هستیم، ما فقط (اهل ایمان را) مسخره مىکنیم.
اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
خداوند آنان را به استهزا مى گیرد و آنان را در طغیانشان مهلت مى دهد تا سرگردان شوند. [2]
بدون شک، شب قدر بزرگترین و با عظمت ترین شب سال است. و ساعتهای آن برترین ساعتها. شبی که برتر از هزار ماه است. (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾)
شبی که قرار است مقدرات امور یک سال عالم خلقت فرستاده شود. (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾)
شبی که قرار است ملاقات فرستاده ویژه خداوند با انسان زبده و برگزیده خداوند صورت گیرد.
یک طرف یک ملاقات؛ فرشتگان الهی به سرپرستی جبرئیل امین، و در طرف دیگر حجت خداوند و منتخب انسانها ست. همان که صاحب اصلی شب قدر است.
اگر میهمان چنین عظمتی دارد، میزبان کیست؟ او کیست که ظرف وجودش گنجایش پذیرش ملائکه الهی و امورات عالم را دارد؟! و باید تاب بیاورد و دم برنیاورد! و باید تقدیرات و امورات الهی را در زمین مدیریت کند.
و چه کسی شایسته این منزلت است جز بقیه الله. همان که باقی مانده است تا فرمان خداوند یکتا را اجرا کند. و بعد از سالها غیبت جانفرسا در شب قدری بشارت ظهورش به منتظرانش برسد.
این ملاقات با سلام و تحیات الهی همراه است. نه انسان ضعیف النفسی وجود دارد که نزاع و کشمکشی در بگیرد. و نه پای شیطان متکبر و سرکشی در میان است که تمرد و دلخوری ایجاد گردد. سراسر سلام است و سلام و سلام (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾)
و اینک مائیم و شب قدر. مائیم و دریای رحمت وسیع الهی، که باید دعا کنیم، بهترین مقدرات نصیبمان گردد.
بک یا الله یا الله یا الله...